پادکست انگیزشی آمادگی دریافت اطلاعات
آیا تا به حال برایتان پیشآمده که از خواندن یک کتاب به وجد بیایید. از گوش دادن یک فایل صوتی هیجان زده شوید و آن را سریعاً به دوست خودتان بدهید و بگویید این کتاب را بخوان؛ این فایل را حتماً گوش کن؛ حتماً این سمینار را ببین؛ بینظیراست؛ قطعاً زندگیات را تغییر میدهد و منتظر هستید که بعد از مدتی تماس تشکرآمیز از طرف او داشته باشید.
انتظار دارید که آن فرد به شما بگوید زندگی اش را متحول کرده اید و توانسته با خواندن آن کتاب وضعیت اقتصادی، روابط وسلامتی خودش را تغییر دهد. اما هیچ وقت زنگ نمیزند. شش ماه بعد که سراغ کتاب را میگیردی، تازه میفهمید اصلاً آن کتاب را نخوانده یا آن را گمکرده است. درسی که از این ماجرا میگیریم چیست؟
برای دریافت هر چیزی باید به آمادگی دریافت آن برسید. چون ما آماده گرفتن اطلاعات هستیم دلیل نمیشود دیگران هم آمادگی داشته باشند. چون الآن من میتوانم با این فایل آموزشی رابطه برقرار کنم دلیل نمیشود که صد درصد دوستانم هم بتوانند با این فایل رابطه برقرار کنند و درسهای این فایل آموزشی را فرا گیرند.
خیلی وقت ها شما نسبت به یک کتابی احساس تان خوب است. مدار آگاهی تان در سطحی است که می توانید اطلاعات آن نویسنده را درک کنید. می توانید با توجه به آموزش های نویسنده وضعیت زندگی و روابط خودتان را تغییر دهید.
ممکن است دوست شما از لحاظ فکری، آرامش، درک و مدار آگاهی آمادهی دریافت اطلاعات نباشد. چه بسا کتابی که زندگی اقتصادی و روابط تو را متحول کرده است برای او هیچ تأثیری نداشته باشد. وقتی از او میپرسید می فهمید فقط مقدمه ی کتاب را خوانده و رها کرده یا اصلاً نخوانده است. پس یادتان باشد چون ما آماده دریافت اطلاعات هستیم و در حال بالا بردن مدار آگاهیمان هستیم دلیل نمیشود که تمام انسان ها آماده دریافت باشند.
شاید شما با شوق و ذوق یک کتاب را بخوانید و متوجه ایرادات خودتان درزمینه ی کسبوکارتان شوید. آن را به ه شریکتان بدهید تا بخواند اما اصلاً برای او اثرگذار نباشد؛ چون او در آن مدار آگاهی نیست..
ما زمانی اطلاعات را دریافت میکنیم که آمادگی دریافت آن را داشته باشیم. پس انتظار نداشته باشید همانقدر که شما رشد میکنید دیگران هم رشد کنند. انتظار نداشته باشید چیزی که شما را میتواند متحول کند دیگران را هم متحول کند.
شاید با یک نگاه برتر بتوانید این اطلاعات را در اختیار دیگران قرار دهید. ولی نمی توانید کسی را مجبور به تغییر کنید. چرا؟ چون این که من آمادهی گرفتن اطلاعات هستم دلیل نمی شود که او این مباحث را درک کند..
خیلی وقتها در یک سازمانی یک کتاب فوقالعاده درزمینه ی مدیریت میخوانید و متوجه میشوید که مدیر تو خیلی از موارد را اشتباه میرود. خیلی از رفتارها با کارکنان اشتباه است. آن کتاب را بهعنوان هدیه به او میدهید اما او اصلاً کتاب را نمیخواند چون فکر میکند نیاز به این اطلاعات جدید ندارد و خودش بلد است.
شما یک کتاب درزمینه ی روابط میخوانید و خیلی نگاهتان نسبت به روابط تغییر میکند متوجه میشوید که خواهرتان هم همان باورهای غلط درزمینه روابط را دارد؛ کتاب را به او هدیه میدهید؛ اما میبینید خواهرتان هیچ تمایلی به دریافت اطلاعات جدید ندارد. چرا؟ چون باورهای او هنوز محدود است. گفتگوهای ذهنی او چنین است: « زندگی من خیلی خراب است که با یک کتاب خواندن خوب شود. زندگی من اصلاً نابود شده که با گوش دادن به چهار تا فایل بتوانم درستش کنم. اصلاً مسئله این است که من مشکل ندارم، همسرم مشکل دارد».
درصورتیکه همین افراد اگر این باورهای محدودکننده را از خودشان دور کنند و خودشان را لایق یک زندگی خوب ببینند. آن ها باید سعی کنند یاد بگیرند که چطور می توانند زندگی خودشان را به سمتی تغییر بدهند که زندگی ایده آل خودشان را رقم بزنند.
در کتاب صوتی چه کسی پنیرمرا جابجا کرد از اسپنسر جانسون یاد می گیریم که هرکس وضعیت فعلیاش را دوست ندارد، یعنی با آن وضعیت مشکل دارد میتواند زندگی اش را تغییر دهد. شما می توانید این کتاب صوتی را از بخش محولات سایت تهیه کند. کسی که فکر میکند دیگر نمیتواند وضعیت زندگیاش را تغییر دهد نیاز به آگاهی دارد.
وقتی این کتاب را بخوانید متوجه باورهای اشتباه تان میشوید که چرا تا امروز وضعیت زندگی تان چه درزمینه ی روابط، چه درزمینه کسبوکار تغییر نکرده است. اگر فکرمی کنید چرا درآمد کسب وکارتان افزایش پیدا نمیکند یا کاهش دارد این کتاب صوتی را گوش کنید. متوجه میشوید که کجای مسیر را اشتباه میروید متوجه میشوید که شما هم با تغییر کردن، شرایط زندگیتان تغییر میکند.
اینطور نیست که مجبور باشید وضعیت زندگی موجود را تا آخر عمرتان تحملکنید. مگر اینکه خودتان بخواهید و قبول کنید، ولی در اطرافیانتان میبینید که افرادی وضعیت شان در گذشته بدتر از شما بود، الآن وضعیت وضع مالیشان فوقالعاده است. افرادی که وضعیت زناشویی و خانوادگیشان بسیار مشکل دار بوداما الآن وضعیت زندگیشان خوب شده است.
پس شما هم میتوانید اگر این لیاقت را در خودت به وجود بیاورید! باید باور کنید که شما هم میتوانید زندگی تان را تغییر دهید. سعی کنید یاد بگیرید چگونه زندگی تان را تغییر دهید.
ما اطلاعات را در اختیار همه قرار میدهیم، ولی کسی را مجبور به تغییر نمیکنیم. تا خودتان نخواهید هیچکس نمیتواند وضعیت زندگی تان را تغییر دهد. تا زمانی که خودتان از درون به این باور نرسیده باشید که باید وضعیت زندگیتان را تغییر دهید هیچکس نمیتواند هیچ کاری برای تان انجام دهد.
پس یادتان باشد چون من و شما آماده گرفتن اطلاعات هستیم دلیل نمیشود که دیگران هم این آمادگی را داشته باشند. تو میتوانی زندگیات را تغییر دهی، دنبالش برو و یاد بگیر که چه جور وضعیت زندگیات را تغییر دهی!