۱۵ گام جادویی در روابط خیلی موفق
قسمت دوم: از دیار مهربانی تا سرزمین عشق
در قسمت اول این مقاله گفتیم که بهترین راه برای نیل به آرامش درونی و رهایی از رنجش و آزردگی بخشش دیگران است.
بخشش نقش مهمی در بلوغ روانی دارد و بر روابط شما اثر جادویی دارد.
گرچه تجربه شما از کسی که باعث رنجش تان شده دردناک است اما در حقیقت چیزی بیشتر از احساسات یا فکری نیست که دائم در سر دارید.
تا اینجا برای رهایی از رنجش و ازردگی ۷ گام جادویی را باهم طی کردیم تا در این مقاله با ۸ گام دیگر از دیار مهربانی به سرزمین عشق و دوستی سفر کنیم.
دراین بخش از مقاله هشت گام دیگر از پانزده گام حیاتی برای رسیدن به لذت بخشش را یاد می گیریم:
گام هشتم: رنجشها را رها کنید.
بعد از یک مشاجره چه چیزی باعث رنجش و عصبانیت شما میشود؟
حتماً شما فهرستی طولانی از دلایل اشتباه دیگران و رفتار غیرمنطقی و نامعقول آنها را دارید که باعث میشود مثلاً به این نتیجه برسید که: وقتی (نامادری، همسر، مادرشوهر، رئیس یا هر کس دیگر که به آن فکر میکنید) با شما این گونه حرف میزند حق دارید عصبانی شوید.
اما اگر به زندگی سالم علاقهمند باشید باید این افکار را عوض کنید.
در یک مشاجره رنجش حاصل رفتار طرف دیگر نیست. رنجش زمانی به وجود میآید که میلی به پایان دادن بحث با بخشش و عشق و مهربانی ندارید.
لائو یو: «باید زخمها را با مهربانی پاسخ دهید وگرنه دشمنیها به دوستیها تبدیل نخواهد شد.»
بنابراین وقتی فریاد میکشید، جیغ میزنید و کلمات تهدیدآمیز بکار میبرید، وقت آن است که آرام بگیرید.
هیچ طوفانی تا ابد طول نمیکشد. همیشه نیروهای پنهان درونی بذر آرامش هستند. دشمنی و آشتی هرکدام زمانی دارند.
گام نهم: مهربان باشید.
یک ضربالمثل چینی میگوید: «اگر به دنبال انتقام باشید باید دو گور بکنید.» یعنی رنجش شما را از بین میبرد. زندگی همین است.
افرادی که در این دنیا رفتار بدی دارند کاری میکنند که از آنها انتظار میرود.
میتوانید هر طور میخواهید آن را معنی کنید. اگر به خاطر این «مشکلات» عصبی هستید، شما آلوده خشم هستید.
بهجای این به یاد داشته باشید که لزومی ندارد مقصر را پیدا کنید یا انتقام بگیرید.
تصور کنید کسی به شما چیزی بگوید که دوست نداشته باشید.
بهجای ناراحتی یاد بگیرید آنچه را که شنیدهاید شخصیسازی نکنید و با مهربانی عکسالعمل نشان دهید.
در واکنش به آنچه در سر راهتان قرار میگیرد، انرژی عشق و آرامش و شادمانی و بخشش و مهربانی را سریعتر و بیشتر ارسال کنید. به خاطر خودتان این کار را بکنید.
گام دهم: بخشیدن را تمرین کنید.
وقتی در حال بحث و مشاجره هستید سعی کنید قبل از خروج از بحث ببخشید. بخشش یعنی فراموش کردن.
وقتی به خاطر خودخواهی میخواهید برنده جنگ شوید و با دشمنی و بیاحترامی برتر بودن خود را نشان دهید، طبیعت صلحطلب شما میخواهد آرام باشد و در هماهنگی زندگی کند.
با تمرین میتوانید مدت بحث را کاهش دهید. در هر جا که هستید و هر احساسی که داشته باشید عواطف قدرتمند در شما به جوش میآیند و متوجه میشوید که احساس میکنید که باید حق با شما باشد.
بهآرامی با خود زمزمه کنید: «وقتی زخمخورده و ناراحتم، میبخشم.»
نفرت را به عشق، تاریکی را به روشنایی و ناراحتیها را به بخشش تبدیل کنید.
هرروز این واژگان را بخوانید چون به شما کمک میکند بر خودخواهیتان غلبه کنید و معنی زندگی را دریابید.
گام یازدهم: از توجه به موقعیتهایی که باعث آزردگیتان میشود دوری نمایید.
وقتی در سطوح عادی آگاهی یا در سطوحی پایینتر از آن زندگی میکنید، وقت و انرژی زیادی صرف پیدا کردن فرصتهایی برای رنجیده شدن میکنید.
هرگز میلی به آزردگی نداشته باشید. اگر خودتان را قویاً باور داشته باشید میفهمید که غیرممکن است از عقاید و رفتار دیگران برنجید.
آزرده نشدن این است که بگویید من بر احساساتم مسلط هستم و برخلاف آنچه میبینم آرام هستم.
وقتی میرنجید، قضاوت میکنید. فکر میکنید کسانی که باعث رنجش شما میشوند احمق، بیاحساس، مغرور، بیملاحظه و نادان هستند و عصبی میشوید و رفتارشان ناراحتتان میکند.
وقتی کسی را قضاوت میکنید آنها را تعریف نمیکنید، بلکه خود را بهعنوان فردی معرفی میکنید که نیاز دارد دیگران را قضاوت کند.
گام دوازدهم: نه در گذشته که در اکنون زندگی کنید.
وقتی فکر میکنید بخشش سخت است دلیل آن این است که شما در حال زندگی نمیکنید و به گذشته اهمیت زیادی میدهید و بخش زیادی از انرژی و توجه خود را صرف گریه و زاری برای روزهای خوب گذشته میکنید که برای همیشه رفتهاند و شاید این دلیل شاد نبودن شماست.
«همهچیز عوضشده است»، «هیچکس مثل سابق به همدیگر احترام نمیگذارند». همین انداختن مسئولیت به دوش گذشته است که باعث میشود شاد نباشیم.
با تحسین و توجه به زیباییهایی که اکنون در اطراف شماست زندگی در اکنون را تمرین کنید.
گام سیزدهم: روزهای تاریک زندگی را با آغوش باز بپذیرید.
جهان هستی سیستمی هوشمند است و خداوند آفرینش گر آن را اداره میکند. پس هیچچیز نمیتواند تصادفی بشد.
اگرچه سخت است اما باید دل به دریا بزنید و اقدام کنید تا بهجایی برسید که میخواهید.
هر پیشرفتی که تاکنون کسب کردهاید به دنبال نوعی سقوط یا فاجعه آمده است.
تاریکیها، اتفاقات، روزهای سخت زندگی، وقفهها، روزگار نداری، بیماری، سوءاستفاده و ناکامی هرکدام به ترتیب رخ میدهند.
باید بپذیرید که نمیتوانید جلوی وقوع آنها را بگیرید. پس آنها را بشناسید و با آغوش باز بپذیرید و سعی کنید شرایط را آنگونه که دلخواهتان است تغییر دهید.
گام چهاردهم: از قضاوت خودداری کنید.
وقتی دست از قضاوت برمیدارید و یک بیننده میشوید به آرامش درونی میرسید. با حس آرامش درونی شادتر و فارغ از هر احساس منفی آزردگی خواهید بود.
پاداش این کار جذب افراد بیشتر است. یک فرد آرام، انرژی آرامبخش بیشتری جذب میکند.
اگر قرار است انسانی عاشق و مهرورز باشیم که با نفسی متعالی زندگی میکند معنیاش این است که عشق همهچیزی است که درون ماست و همهچیزی است که باید ببخشیم و اگر کسی خلاف خواستههای من را برگزیند باید به انتخاب او احترام بگذارم و باز عشق بورزم.
انتقاد و سرزنش افکار و احساسات و رفتار دیگران بدون توجه بهحق بودن آنها کار درستی نیست؛ هرچند دلایل محکمی برای قضاوتهای خویش داشته باشیم؛ اما اگر بخواهم دنیای خویش را کامل کنم باید عشقورزی به بندگان خداوند را جایگزین قضاوت کنم.
گام پانزدهم: عشق بورزید.
همه ما انسان هستیم و گاهی نیز لغزش میکنیم و به قضاوت دیگران میپردازیم؛ اما اینگونه روابط متقابل منطقی نیست.
وقتی به این نقطه برسید به دیگران عشق میورزید و به حس رضایت درونی دست مییابید. هرقدر دیگران مانع شادمانی شما شدند باز عشق بورزید.
توجه نمایید که اگر ثابتقدم باشید و دیدگاهتان را عوض کنید همهچیز دگرگون میشود.
خود را در حال پایان دادن به بحث و مجادله تجسم کنید. ببینید که در حال مهربانی و عشقورزی و بخشش هستید.
هماکنون این کار را انجام دهید و رنجشها را دور بریزید و این نوع واکنش را استاندارد خود در هرگونه بحثی در آینده قرار دهید.
پس یکدیگر را ببخشید.