قدرت نامحدود خدا
↓برای دانلود پادکست صوتی پایین تر بروید↓
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تأیید نظر حل معما میکرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور خدا را میکرد
این همه شعبده خویش که میکرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا میکرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گلهای از دل شیدا میکرد
دل همه ی ماها، روزها، هفته ها، ماه ها، سال ها، این گوهر گرانبهای وجود خودمان را که خدای خودمان بود، روح خدای ما بود، فطرت خدایی ما بود فراموش کرده بود.
تو دنیای بیرون در به درش بودیم. در این خونه رو زدیم، در اون خونه رو زدیم، به این آدم رو زدیم، به اون آدم رو زدیم، اما گنج گرانبها درون خودمان بود.
دانلود پادکست قرارعاشقی قدرت نامحدود خدا
تهیه پکیج مجموعه کامل قرارهای عاشقی استاد سعید پورندی