10 تکنیک ساده و کاربردی برای شناخت بهتر خودمان
خودشناسی به معنای توجه کردن به نحوه تفکر، احساس و رفتارمان است. هرچه شناخت ما از خودمان، اندیشهها، اتفاقات و دنیای اطراف بیشتر باشد روابط بهتر و رفتار قابل قبولتری خواهیم داشت.
شناخت بهتر خودمان کمک میکند به آگاهی بیشتری در مورد نقاط ضعف و قوت خودمان برسیم و در صورت نیاز آن ها را اصلاح کنیم.
با بهبود خودشناسی میتوانیم احساسات مان را کنترل کنیم، تصمیمات بهتری بگیریم و بهره وریمان را افزایش دهیم.
۱۰ تکنیک ساده برای شناخت بهتر خودمان
در این مقاله ۱۰ تکنیک ساده برای خودشناسی بهتر را بررسی می کنیم.
1- دقت کنید چه چیزی در مورد دیگران شما را آزار میدهد.
اغلب رفتارهای دیگران که باعث آزار ما میشود بازتاب ویژگیهایی در خودمان میباشد که دوست نداریم.
همه ما خصوصیاتی در خودمان داریم که به آنها افتخار نمیکنیم. برای مثال تمایل داریم در بیان حقیقت اغراق کنیم. از درگیری اجتناب می نماییم.
درنهایت به این احساس میرسیم که مانند پادری بیارزشی هستیم که توسط اطرافیانمان مورد سواستفاده قرار میگیریم.
بنابراین هر وقت کسی کاری انجام داد که باعث اذیت و یا عصبانیتتان شد از خود بپرسید آیا من هم مثل او رفتار میکنم؟
2- داستانهای مفید و عالی بخوانید.
غالباً گفته میشود که نویسندگان بزرگ مشاهده گران قدرتمند دنیای پیرامون خود هستند. توانایی توجه به جزئیات و ویژگیهای ظریف زندگی به این افراد اجازه میدهد مشاهداتشان را در آثار شان بازآفرینی کنند.
ما نویسندگان و مشاهده گران حرفهای نیستیم ولی میتوانیم مثل یک نویسنده با توجه کردن خودمان را بهتر بشناسیم.
یک داستان خوب با توصیف دقیق مردم، به ما میآموزد که چگونه با دقت و دلسوزی درباره مردم فکر کنیم. هرچه ما در مشاهده دیگران بهتر شویم، نگاهمان به خودمان هم دقیق تر می شود.
پس ۳۰ دقیقه وقت صرف کنید و لیستی از داستانهای خوبی را که قصد دارید بخوانید بنویسید. از یک دوست آگاه بخواهید چند مورد از داستانهای مورد علاقهاش را به شما بگوید.
3- برای شناخت بهتر خودتان مراقبه کنید.
احتمالاً شما مراقبه با ذهن آگاهی را شنیده اید. این یک تمرین ساده است که توجه شما را هر لحظه بر روی نفس کشیدن یا احساس فیزیکی دیگر متمرکز میکند.
اگر حین مراقبه متوجه شدید ذهنتان به سمت افکار دیگر منحرف میشود، به آرامی توجه خود را به نقطه دیگر متمرکز سازید.
مدیتیشن و مراقبه ذهن آگاهی (با حضور در لحظه، حضور در حال) برای همه چیز از کاهش وزن تا تسکین افسردگی مفید است. همچنین روش قدرتمندی برای افزایش سطح خودشناسی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه عملکرد و افکار شماست.
بیشتر اوقات ما خودآگاه نیستیم چون زیادی فکر میکنیم. ما با این فرض که این افکار درست هستند یا ارزش درگیر شدن دارند به راحتی در افکار خود گم میشویم.
مراقبه ذهن آگاهی و تمرین منظم چشمان شما را به چگونگی کارکرد ذهن باز میکند.
۴- پاشنه آشیل و نقطه ضعف احساسی خود را شناسایی کنید.
هیچ کس دوست ندارد احساس غم، اضطراب، شرمندگی یا هر نوع احساسات بد دیگری داشته باشد. همه ما از احساسات منفی دوری میکنیم.
احساسات ما پیامی برای ما دارند. درواقع احساسات بد ناشی از نقطه ضعفها یا مشکلات دیگری هستند که باید رفع شوند.
به جای فرار از این احساسات بهتر است به پیام این احساسات منفی و دردناک گوش کنیم. بعد از درک و شناخت این احساسات و دلیل آنها به سراغ راه حل میرویم.
مهارت شناخت احساسات منفی و درک آنها میتواند دریچه جدیدی به روی شناخت بهتر خودمان و دنیای اطرافمان باز کند.
۵- داستان زندگی خود را بنویسید.
یکی از جالبترین «ترفندهای» خودشناسی نوشتن رخدادهای زندگیتان است. قلم و کاغذی بردارید و داستان زندگیتان را بنویسید.
سعی کنید اتفاقاتی مهمی که در گذشته تجربه کردید؛ چه تلخ و چه شیرین؛ بزرگ یا کوچک؛ بنویسید. از تاثیر این اتفاقات بر خودتان بنویسید.
با این کار به درک جدیدی از موقعیت کنونیتان میرسید. خود را کمتر سرزنش یا قضاوت میکنید. آمادگی شما برای حل دغدغههای ذهنیتان بیشتر میشود. گاهی متوجه میشوید در گذشته شرایط بدتر از این هم داشتید که به راحتی از آن عبور کردید.
وقتی به داستان خودتان فکر میکنید به شناخت و آگاهی عمیقتری از خودتان میرسید که ادامه مسیر را برایتان هموارتر میسازد.
توانایی تفکر و اندیشیدن کلید خودآگاهی و شناخت بهتر خویشتن است.
6- از دیگران بخواهید در مورد شما بازخورد بدهند.
بازخوردگرفتن از افرادی که شما را میشناسند یکی از سریعترین و موثرترین راهها برای شناخت بهتر خودتان است.
ما میتوانیم جنبههای مثبت و پیشرفتهایمان را بهتر ببینیم. اما اغلب در مورد نقاط کوری که از ان غافلیم دیگران بهتر میتوانند نظر بدهند.
اما چگونه از دیگران بخواهیم در مورد ما بازخورد بدهند؟
از کسی که رابطه نزدیک و محکمی با او دارید بخواهید در مورد شما نظر بدهد. کسی که شما را بشناسد و بتواند با اشراف بیشتری شما را مورد انتقاد قرار دهد.
از کم شروع کنید. در ابتدا از چیزی بپرسید که خیلی بزرگ یا تهدیدآمیز نباشد. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس شما هم میشود. اطرافیان میفهمند که شما ظرفیت انتقادپذیری بالایی دارید.
توجه داشته باشید که هدف از این کار شناخت بیشتر و اصلاح خویشتن است نه بزرگ نمایی نواقص و کمبودها.
انتقادات را خوب بگیرید. به هر قیمتی از دفاع خودداری کنید. خودتان را توجیه نکنید. آمادگی لازم را داشته باشید. انتقاد حس خوشایندی ندارد. اما اشکالی ندارد. طبیعی است که چنین احساسی داشته باشید.
تمام تلاش خود را بکنید تا به سادگی نظرات آنها را تأیید کنید. از آنها برای بیان نظراتشان تشکر کنید و توضیح دهید که قصد دارید روی آنها کار کنید.
7- به سفرهای کوتاه بروید.
مکانهای جدید و محیطهای تازه شما را از روزمرگی خارج میکند. سفر کردن به جاهای جدید و شناخت مردم و آداب و رسوم و عادتهای آنها نگاه تان را به دنیا عوض میکند.
لازم نیست به کشورهای خارجه بروید و در هتلهای گرانقیمت بمانید. در همین کشور خودمان منابع طبیعی متنوع و قومیتهای گوناگونی وجود دارد.
شاید تاکنون فرصت نکردهاید از همه موزه ها، پارکها و طبیعت شهر خودتان دیدن کنید. میتوانید با هزینه کمتر تجارب زیبای جدید برای خودتان خلق کنید.
کشف ناشناختهها در سفر ما را به شناخت بهتر و درک عمیقتری از خودمان میرساند.
۸- یک مهارت جدید یاد بگیرید.
یادگیری یک مهارت جدید دقیقاً مانند سفر ما را مجبور میکند تا با قرار گرفتن در موقعیتهای جدید به خودشناسی بیشتری برسیم.
همه ما زود به سبک زندگیمان عادت میکنیم زیرا کارهای مشابه را بارها و بارها انجام میدهیم. این امر منجر به نوعی راحتی میشود، اما باعث بسته شدن ذهن نیز می گردد.
وقتی همیشه کارهایی را انجام میدهیم که در آنها ماهر هستیم به یک احساس کاذب امنیت میرسیم.
یادگیری مهارتهای جدید ذهن را بازتر میکند و خلاقیت را افزایش میدهد. بخشهای جدیدی از ظرفیتها و تواناییهایمان را کشف میکنیم که قبلا شناختی از آن نداشتیم.
برای یادگیری چیزهای جدید ذهن باید انعطافپذیر باشد و چیزهای تازه را مانند یک کودک ببیند. بهترین روش برای افزایش انعطافپذیری و طراوت در خود و نوع نگاهتان به خویشتن یادگیری یک مهارت جدید است.
به کلاسهای آموزش موسیقی بروید. کارهای هنری، صنایع دستی، یک زبان جدید و تعهد به یادگیری یک مهارت جدید، تمرین قدرتمندی برای بهبود انعطافپذیری ذهنی و خودشناسی است.
9- خطاهای ذهنی و عادت های اشتباه خود را شناسایی کنید.
منظور از خطاهای ذهنی، افکار، باورها و عادتهای نادرستی هستند که نگاه ما به دنیا و خودمان را تغییر میدهد. همه ما عادتهای اشتباهی داریم که هیچ سودی له حالمان ندارد.
به عنوان مثال ناخن جویدن، خوردن میان وعدههای سنگین، یا عادت به بوق زدن در ترافیک یا داد زدن بر سر رانندههای دیگر پشت چراغ قرمز از خطاهای ذهنی اشتباه هستند.
عادت کردهایم که هر زمان در ترافیک گیر کردیم، بوق بزنیم. این یک مشکل است. من نیز مانند رانندگان دیگر مرتکب اشتباه میشوم.
اما اگر واکنش پیش فرض ما این باشدکه همیشه دیگران را سرزنش کنیم، فرصت نمی کنیم رفتار خودمان را ببینم، خودمان را بشناسم و دست به اصلاح بزنیم.
اگر هر بار که چیزی ما را ناراحت میکند عصبی شویم یا ناخنهایم را بجویم ممکن است متوجه این واقعیت نشویم که توانایی کنترل احساسات خود را نداریم.
نکته این است که منبع اصلی عدم خودشناسی عادات ذهنی نادرست و گفتگو با خود است.
اگر ما بتوانیم این الگوهای فکری نادرست را شناسایی کنیم میتوانیم به خودشناسی بیشتر برسیم و در نهایت احساس بهتری هم خواهیم داشت.
10- ارزشهای خود را شناسایی کنید.
اکثر ما درگیرودار روزمرگیهای زندگی فراموش میکنیم در مورد ارزشهایمان بیشتر بیندیشیم. وقتی ارزشهای ما مشخص نباشد در تصمیم گیریها و انتخابهایمان دچار اشتباه میشویم.
عدم شناخت خویشتن و ارزشهای فردی باعث بروز مسائل بغرنج و دوری از اهداف و خواستههای اصلی میشود. وقتی زمانی صرف تامل در مورد خودمان نکنیم به اهداف و احساس رضایت از زندگی نرسیم.
هدف از خودشناسی رسیدن به آگاهی و روشن شدن مواردی است که واقعاً برای ما مهم است.
چرا ما اینجا هستیم؟ ما را به چه کاری فراخوانده اند؟ جایگاه خداوند، خانواده و عشق در زندگی ما کجاست؟ نگرش ما نسبت به زندگی و مرگ چیست؟ باید چه نوع زندگی برای خود داشته باشیم که به ما احساس خوب و رضایتمندی بدهد؟
هر ماه در روز مشخصی یک ورق کاغذ بردارید. ایدهها، افکار ، ارزشها و آنچه را که واقعاً میخواهید یادداشت کنید. مهم اینست که به خود فرصت دهید در مورد آن فکر کنید.
خودتان، ارزشها و اصولی که برایتان از هر چیزی مهمتر شناسایی کنید. از آنچه پیش میآید شگفت زده خواهید شد!
برای اطلاعات بیشتر می توانید از آموزش های دوره خودشناسی در قانون جذب استاد سعید پورندی در انتهای همین صفحه استفاده کنید.