اهرم رنج و لذت چیست و چه تأثیری بر موفقیت شما دارد؟
کارهای انسان ها اتفاقی نیست بلکه دارای دلیل است. شاید این دلایل برای ما روشن نباشد، اما نیرویی در پس هر یک از کارهای ما وجود دارد که بر ما تسلط دارد و تا پایان زندگی با ماست.
این نیرو تمام جنبه های زندگی ما از مسائل مالی و روابط شخصی گرفته تا جسم و روح ما انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهد. این نیرو حتی همین الان هم ما را تحت تاثیر قرار داده است و تا آخر عمر نیز بر ما حاکم خواهد بود.
این نیرو اهرم رنج و لذت است. هر کاری که میکنیم یا برای دوری از رنج است و یا برای رسیدن به لذت. اهرم رنج و لذت به ما کمک میکند با توجه به خواسته هایی که در سر دارید و با تغییر نوع حس خود از لذت به رنج بر هدف مان متمرکز شویم.
آنتونی رابینز: «راز موفقیت آن است که بدانید چگونه از اهرم رنج و لذت استفاده کنید و نگذارید این نیروها شما را در اختیار بگیرند. اگر چنین کنید بر زندگی مسلط میشوید، در غیر این صورت زندگی بر شما مسلط خواهد شد.»
فواید استفاده از اهرم رنج و لذت
شناخت و استفاده از اهرم رنج و لذت به ما اجازه می دهد یک بار برای همیشه عادت جدید، تغییرات پایدار و پیشرفت هایی را که مطلوب مان است در زندگی خود ایجاد کنیم.
استفاده از نیروی رنج و لذت انگیزه ما را برای شروع مسیر جدید و ادامه آن افزایش می دهد.
دلیل اصلی نرسیدن به اهداف و خواسته ها
ما اکثر اوقات دوست داریم در زندگی مان تغییراتی ایجاد کنیم. اما موفق نمی شویم. چه بسا از تغییراتی که می خواهیم در زندگی مان ایجاد کنیم حرف می زنیم، اما قادر به انجام آن نیستیم.
کارهایی را که می دانیم باید انجام دهیم انجام نمی دهیم. مدام کارهای مان را پشت گوش می اندازیم و تعلل می کنیم.
دائماً احساس سرخوردگی می کنیم، حتی از دست خود عصبانی می شویم، چون می دانیم که باید کاری بکنیم اما نمی توانیم خود را وادار به انجام آن نماییم.
شاید بخواهید عادت سحرخیزی را در خودمان ایجاد کنیم تا بتوانیم اهداف و برنامه های مان را پرقدرت تر دنبال کنیم. اما هر صبح وقتی آلارم ساعت به صدا در می آید خیلی زود خاموشش می کنیم.
شیرینی و لذت خوابیدن قوی تر از آن است که بخواهیم از جای گرم و نرمتان درآییم.
شاید هم می خواهیم لاغر شویم. مجبوریم هرروز نیم ساعت ورزش کنیم و رژیم بگیریم؛ اما عادت نداریم ورزش کنیم.
همین مقدار غذایی که الآن میخوریم به ما لذت می دهد. پس رژیم گرفتن و ورزش کردن به ما حس خوبی نمی دهد در نتیجه دلیل محکمی برای ورزش و رژیم نداریم.
چه دلیلی برای تنبلی وجود دارد؟ چرا از شروع کاری که سال ها آن را برنامه ریزی کرده ایم خودداری می کنیم؟ چرا رژیم غذایی سالمی نداریم؟ چرا بر امور مالی تان مسلط نیستیم؟ دلیل این کوتاهی ها چیست؟
علت چیست؟
علت این است که ما سعی در تغییر رفتار خود داریم که معلول است و برای رفع علت کاری نمی کنیم.
در واقع کوتاهی می کنیم. یعنی درعینحال که می دانیم باید کار معینی را انجام دهیم، آن را انجام نمی دهیم. چون انجام دادن کار دردناک تر از انجام ندادن آن است.
تا زمانی که رابطه ما به همسر، رئیس ، پدر و مادرمان به وضعیت مایوس کننده نرسیده است دست روی دست می گذاریم.
چرا می توانیم رنج را تحمل کنیم و با این وجود تغییری در زندگی خود نمی دهیم؟ برای اینکه به قدر کافی رنج را احساس نکرده ایم و به اصطلاح به آستانه رنج نرسیده ایم.
زمانی که به اوج درد و ناراحتی رسیدیم سرانجام تصمیم می گیریم وارد عمل شویم. در واقع میزان درد و رنج ما به سطحی رسیده است که دیگر حاضر نیستیم آن را تحمل نماییم.
با خودمان می گوییم دیگر جانم به لبم رسیده باید همه چیز را عوض کنم!
این دقیقا همان لحظه ی شگفت انگیز و جادویی است که درد و رنج تبدیل به دوست ما می شود و موجب می شود دست به عمل تازه ای بزنیم و به نتایج جدید برسیم.
وقتی حس رنج و ناراحتی را با حس لذت جایگزین کنیم عملکرد ما هم تغییر می کند.
اگر به جای سختی ورزش کردن و رنج گرسنگی کشیدن به حس خوب خوش اندامی، برازندگی و جذابیت، سلامتی و چالاکی و فرزی متمرکز شویم زودتر به هدف خود می رسیم.
ممکن است برای شما هم زمانی رسیده باشد که بگویید «دیگر بس است، دیگر عصبانی نمی شوم، باید خودمو کنترل کنم.»
در چنین لحظاتی اگر با خود فکر کنید که کمی صبر و حوصله بیشتر به شما احساس آرامش بیشتری هم خواهد داد و لزومی برای تبدیل یک مسئله جزئی به یک مشکل جدی نیست احساس بهتری خواهید داشت.
به دنبال راه حل میروید و به جای پرخاشگری و ایجاد تنش به دنبال راه حل میروید. همین تجربه های لذت بخش یا دردناک هستند که شخصیت وزندگی شما را شکل می دهند.
ترس از شکست قوی تر از میل به موفقیت است. اغلب افراد سعی میکنند به آنچه دارند بچسبند تا اینکه خود را به زحمت و خطر بیندازند و به آنچه واقعاً در زندگی می خواهند برسند.
اینکه شما لاغری و تناسب اندام و یا خشم و پرخاشگری را مایه لذت یا رنج می دانید مسلماً در سرنوشت شما تأثیر گزار است؛ اما آیا مرتبط ساختن رنجها و لذت ها با موضوعی می تواند بر زندگی ما اثرگذار باشد؟
شاید تعجب کنید اما نیرویی که یک روحانی و یک تاجر پول پرست را به فعالیت وا میدارد دقیقاً یکی است؛ زیرا علیرغم تفاوت های اساسی این دو، نیروی محرکه هر دو رنج و لذت است؛ اما عملکرد هرکدام با توجه به اینکه چه چیزی مایه رنج و چه چیزی مایه لذتشان است باهم فرق دارد.
مادر ترزا همه زندگی اش را وقف کمک به مردم کرد چون از رنج آن ها رنج می برد و از کمک به آن ها لذت می برد.
دانلد ترامپ رئیسجمهور آمریکا صاحب بزرگ ترین و گران ترین کشتی های تفریحی از این رنج می برد که درزمینه ای دوم باشد و این انگیزه در او قوی تر از میل به کسب لذت است.
اگر رنج شدیدی را با هرگونه الگوی رفتاری یا عاطفی همراه سازیم، به هیچ قیمتی بهسوی آن نخواهیم رفت.
با دانستن این موضوع می توانید از نیروی رنج و لذت برای ایجاد هر نوع تغییر در زندگی خود استفاده کنید، خواه این تغییر، رفع دودلی و بی تصمیمی باشد یا ترک اعتیاد یا کاهش وزن.
لرد چستر فیلد: « آنچه بهصورت رنج و لذت در نظر شما جلوهگر می گردد تعیین کننده سرنوشت شماست.»
آنچه محرک رفتارهای شماست، واکنش غریزی در برابر رنج و لذت است، نه محاسبه متفکرانه!
درواقع محرک رفتارتان آن چیزی نیست که بهصورت عقلی می دانید، بلکه چیزهایی است که در نظام عصبی تان بهعنوان رنج و لذت به آنها نسبت می دهید.
این تداعی عصبی شما است که تعیین می کند چه کاری انجام دهید. ممکن است مشکلی را به صورت موقت حل کنید، اما اگر علت بروز مشکل را از بین نبرید، پس از مدتی مشکل دوباره بروز می کند.
راه حلی که تکنیک اهرم رنج و لذت به شما می دهد چیست؟
برای اینکه تغییر رفتاری بهصورت دائمی درآید باید رنج را به رفتارهای گذشته و لذت را به رفتارهای تازه نسبت دهید و آن ها را شرطی کنید تا همیشگی و ثابت شوند.
برای این کار کاغذی بردارید و آن را به دو قسمت تقسیم کنید.
در قسمت بالا هدف خود را بنویسید در ستون سمت راست رنجهای مربوط به انجام ندادن کار مورد نظرتان را بنویسید و در سمت چپ لذت هایی را یادداشت کنید که به خاطر انجام دادن آن کار تجربه خواهید کرد.
نوشتن رنج ها و لذت ها، تجسم آن ها و پر رنگ تر یا کم رنگ تر کردن این تصاویر در ذهنتان به شما کمک می کند دلایل محکم تری برای انجام دادن یا ندادن کاری پیدا کنید.
شما می توانید ترازویی را تصور کنید که تصاویر تلخ و دردناک در یک کفه آن است و تصاویر شیرین و لذت بخش در کفه دیگر آن.
سعی کنید تصاویر دردناک تر را کوچک تر و دورتر مجسم کنید و تصاویر لذت بخش را بزرگ تر، واضح تر، روشن تر و نزدیک تر حس کنید.
با این کار میزان اثرگذاری آن ها هم کمتر یا بیشتر می شود. انگیزه شما برای انجام دادن و ندادن آن ها نیز تحت تأثیر آن افزایش یا کاهش پیدا می کند.
همه ما انسان ها برای دوری از درد و رنج آمادگی بیشتری داریم تا برای کسب لذت. حقیقت این است که ما قادریم جسم، روح و عواطف مان را بااحساس رنج و لذت به هر عاملی شرطی کنیم.
با تغییر این عوامل رفتار ما بلافاصله عوض می شود.
هرگاه در شرایط روحی سخت قرار بگیرید احساسی قوی از رنج یا لذت در شما ایجاد می شود، در آن صورت هر عاملی که بهطور مدام تکرار شود در ذهنتان بهصورت تداعی ذهنی ثبت میگردد و در آینده هر موقع آن عامل معین وجود داشته باشد، آن حالت قوی روحی در شما ایجاد می شود.
باید یاد بگیرید رفتارهایی را که می خواهید ترک کنید با رنج و عذاب و رفتارهایی را که می خواهید داشته باشید با لذت همراه کنید و این کار را با شدت و قوت انجام دهید و حتی به فکر تکرار رفتارهای گذشته نیز نیفتید.
این عمل باید آنقدر تکرار شود و احساساتتان به رنج و لذت باید آنقدر قوی باشند تا کمکم حالت شرطی به وجود آید و پس از مدتی رفتارهای مطلوب عادت شود و بهصورت خودکار عمل کند.
اولین قدم برای ایجاد هر تغییری، آگاهی از نیروی عظیم رنج و لذت و تأثیر این عواطف بر تصمیم ها و درنتیجه بر اعمال و کردارتان است.
این آگاهی به این معنی است که بدانیم نظرات، کلمات، تصورات و صداها همیشه با احساسی از رنج و لذت همراه است و ذهن ما دائما آن ها را باهم تلفیق می کند.
اشکال کار اینجاست که ما تصمیمات خود را بر اساس رنج ها و لذت های کوتاهمدت می گیریم. درحالیکه برای موفقیت در زندگی و رسیدن به هدف های ارزشمند باید دیوارهای رنج و لذت کوتاه مدت را فرو بریزید و راه را به سوی لذت های بزرگ تر، پایدارتر و دراز مدت تر باز کنید.
باید ترس ها را کنار بگذارید و بر مسائل مهم، یعنی ارزش ها و معیارهای شخصی خودتان توجه کنید.
به یاد داشته باشید که این رنج واقعی نیست که شما را به تحرک وا میدارد، بلکه ترس از دچار شدن به رنج است.
همچنین آنچه شما را به تلاش و تکاپو وا می دارد لذت واقعی نیست. بلکه ایمان و اعتقاد و یا احساس اطمینان تان است به اینکه کردارهای معینی موجب لذت و خوشی تان خواهد شد. یعنی نه خود واقعیت ها، بلکه تصورات تان از واقعیت ها شمارا به کوشش وا می دارد.
اگر در زندگی طالب چیز ارزشمندی هستید ناچار باید رنج های کوتاهمدت را تحملکنید تا به خوشی های دراز مدت دست یابید.
تمرین: هم اکنون تغییراتی را آغاز کنید.
اول:
چهار کار عقب افتاده، یعنی کارهای را که باید انجام می دادید، ولی آنها را عقب انداخته اید روی کاغذ یادداشت کنید.
دوم:
در زیر هریک از اینکارهای معوقه پاسخ سؤالات زیر را بنویسید.
چرا این کار را انجام ندادهام؟
در گذشته چه رنج هایی را با انجام این کار مرتبط ساخته ام؟
چرا هنوز که هنوز است نتوانسته ام لاغر شوم؟
پرخوری و یا بی تحرکی چه رنج هایی برای من آورده است و مرا از چه لذت هایی محروم کرده است؟
با پاسخ به این سؤالات متوجه می شوید رنجی را که به انجام آن کار نسبت داده اید از رنج انجام ندادن آن کار بزرگ تر بوده است.
سوم:
همه لذت های ناشی از انجام ندادن کار را یادداشت کنید. برای اینکه تغییر پایداری در زندگی خود به وجود آورید، باید راه تازهای برای کسب لذت بیابید که عواقب منفی نداشته باشد.
چهارم:
چنانچه اکنون دست به انجام تغییر نزنید چه زیان هایی متوجه شما می شود؟ آن ها را یادداشت کنید.
پنجم:
اگر هم اکنون دست به عمل بزنید، چه لذتهایی نصیب شما میشود؟ یادداشت کنید.
صورت مفصلی تهیه کنید که شما را از نظر عاطفی به هیجان آورد. میبینید که نیروی تازه ای در شما ایجاد می شود.
این کار بر همه ابعاد زندگی شما اثر دارد و می بینید که قادرید بر این نیروها مسلط شوید و بدین طریق کردار و سرنوشت خود را تغییر دهید.