چگونه از قدرت جادویی کلمات برای تغییر زندگی استفاده کنیم؟
کلمات برای بیان احساست، نقل داستان ها و نقطه نظرات ما انسان ها بکار می روند. توجه به قدرت جادویی کلمات و استفاده درست از آن ها می تواند زندگی ما و دیگران را تغییر دهد.
کلمات گاهی ما را می خندانند، گاهی هم اشکمان را سرازیر می کنند. کلمات می توانند به ما زخم بزنند یا زخم های ما را التیام بخشند؛ به ما امید دهند یا ما را نابود و ناامید سازند.
با قدرت کلمات است که شریف ترین مقاصد ما ابراز و عمیق ترین آرزوهای ما شناخته می شود. کلمات نه تنها باعث بروز عواطف و احساسات در ما می شوند بلکه می توانند موجب عمل و اقدام شوند.
در طول تاریخ حیات بشر، بزرگ ترین رهبران و متفکران از قدرت جادویی کلمات برای تغییر عواطف و احساسات ما و در جهت دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته و سرنوشت مان را رقم زده اند.
کنفوسیوس: « شناخت انسان بدون شناخت قدرت کلمات میسر نیست. »
قدرت جادویی کلمات
بیشتر ما از تاثیر قدرتمند کلمات و از نیروی سخنرانان بزرگ برای به جنبش درآوردن مان آگاهی داریم. اما نمی دانیم که می توانیم از این نیرو در مورد خودمان و برای افزایش انرژی و انگیزه و تقویت اراده در مان استفاده کنیم و زندگی خود را پربارتر و غنی تر سازیم و به اهداف خود برسیم.
با تغییر کلمات همه چیز تغییر می کند. ممکن است بگویید این‌ها فقط بازی با کلمات است. اگر کلمات و واژگان را تغییر دهید احساس شما تغییر می کند.
ما می توانیم از اثر شگفت انگیر و قدرت جادویی کلمات برای رسیدن به اهدف و آرزوهایمان استفاده کنیم. استفاده از کلمات درست باعث می شود الگوهای عادتی خود را درهم بشکنیم.
تاثیر کلمات مثبت و منفی
کلمات دارای بار عاطفی هستند. استفاده از کلمات مثبت و پراحساس می تواند تأثیر شگفت انگیزی بر روحیه ما و افراد دیگر بگذارد.
برای آشنایی با قدرت جادویی کلمات و تاثیر کلمات مثبت و منفی در زندگی ما و اطرافیان مان کافیست هر یک از عبارت های ” تو می توانی” و ” تو موفق نمی شوی “ را با خودتان تکرار کنید. به احساسی که با تکرار این عبارت ها به شما دست می دهد توجه کنید.
وقتی در حالت عادی با خود می گویید ” خسته ام” ” حوصله ندارم” بلافاصله احساس خستگی، خمودگی و کسالت به شما دست می دهد. اما اگر با خود بگویید ” من زن پرقدرتی هستم” ،” من مرد باهوشی هستم” احساس قدرت، هوشمندی در وجود شما جاری می شود.
اگر در گفتگوی خود با اشخاص یک کلمه را تغییر دهیم، بلافاصله تغییری در احساس فرد به وجود می آید که غالباً تغییر در رفتار را به دنبال دارد!
فرهنگ لغت کلمات ما
دوستی می‌گفت: «کلمه کسالت در فرهنگ لغات من وجود ندارد.» از خودم پرسیدم «در فرهنگ لغات من چه کلمه‌ای وجود ندارد؟» ما می‌توانیم همه کلمات تضعیف‌کننده را از فرهنگ لغات خویش بزداییم.
بجای آن‌ها کلمات نیروبخشی چون عشق، امید، اراده، بخشش، صداقت، سلامت و احترام را جایگزین کنیم.
کسانی که گنجینه واژگان آنان فقیر است، دچار فقر احساسی و عاطفی هستند. کسانی که ازلحاظ تسلط بر کلمات غنی هستند و دائما از کلمات مناسب و قدرتمند برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود استفاده می کنند جعبه رنگی در اختیار دارند که می توانند به کمک آن خاطرات و تجربه های خود را نه تنها برای دیگران بلکه برای خود به اشکال گوناگون رنگ آمیزی کنند.
اگر یکی از تجربه‌های شادی بخش و خوب خود را با کلمه «بد نبود» توصیف کنید، احساس قوی شما از آن خاطره کم رنگ تر می شود و استفاده محدود از کلمات آن را بی رنگ می سازد.
اگر استفاده از کلمات باعث شود الگوهای عادتی عواطف خود را درهم بشکنید در آن صورت همه چیز تغییر می‌کند.
کلمات خود را با دقت و آگاهانه انتخاب کنید.
برای اینکه زندگی خود را آگاهانه کنترل کنیم باید آگاهانه کلماتی را که استفاده می کنیم ارزیابی نماییم. ما باید به طور مداوم ذخیره واژگان خود را بهتر کنیم تا این کلمات ما را به جهتی که دلخواه ماست هدایت کنند، نه اینکه ما را به سمتی که نمی خواهیم سوق دهند.
اگر کلمات را عاقلانه انتخاب کنید، نیروی عظیمی در اختیار شما خواهد بود تا به اهداف خود دست یابید.
ممکن است ندانیم کلماتی که از روی عادت به کار می بریم بر نحوه ارتباط ما با خودمان و بر نوع احساس ما از زندگی تاثیر می گذارند.
اگر احساسات خود را با کلمات تازه ای برای خود بازگو کنیم عواطف ما فوراً دگرگون می شوند. اما اگر بر این کلمات تسلط نداشته باشیم و بگذاریم عادات ما به صورت ناآگاهانه کلمات را انتخاب کنند، ممکن است احساسی که از زندگی داریم تیره و تار شود و نتوانیم به اهداف خود برسیم.
با تغییر عادات کلامی وعوض کردن کلماتی که همیشه برای توصیف احساس خود بکار می بریم، می‌توانیم بلافاصله طرز تفکر، نوع احساس و حتی زندگی خود را عوض کنیم.
در یک اتفاق ممکن است افراد عکس‌العمل‌های متفاوتی نشان دهند و با کلمات متفاوت احساس خود را ابراز کنند. با تغییر کلمات احساسات ما نیز عوض می‌شود و دگرگونی های عظیمی در احساس و رفتار ما ایجاد می شود.
این‌گونه کلمات را «کلمات دگرگون‌کننده» می‌نامیم. با نهایت تعجب باید گفت که تجربه‌های ما از غربال کلمات می‌گذرند و تغییر شکل می‌یابند.
تاثیر کلمات دگرگون کننده در بهبود روابط با دیگران
کلماتی که بکار می بریم چه در سطح سازمانی و چه در سطح فردی، تأثیر عمده‌ای بر تجربه ما از واقعیات دارند.
استفاده مؤثر از کلمات دگرگون کننده الگوهای تضعیف کننده ذهنی را درهم می شکند، موجب لبخند می شود، احساسات تازه‌ای ایجاد می کند، روحیه ما را عوض می کند و باعث می شود سؤالات هوشمندانه تری بکنیم.
شما می توانید از قدرت کلمات و خاصیت دگرگون کننده آن ها برای کمک به دیگران استفاده کنید. ممکن است کسی غمزده باشد و اگر با او صحبت کنید بارها از کلمه افسرده استفاده کند.
اگر از او بپرسید «آیا افسرده‌ای یا احساس دلسردی می کنی؟» حواس او از کلمه افسرده منحرف می شود و می‌گوید «فقط احساس دلسردی می کند».
می‌توان گفت «شاید داری تغییرات مثبتی را در زندگی ات به وجود می آوری که موجب پیشرفت تو خواهد شد.»
می بینید که احساس طرف مقابل هم عوض می شود. با استفاده از کلمات دگرگون کننده می توان احساس متفاوتی به افراد داد.
تمرین عملی استفاده از کلمات در تغییر احساسات
اکنون سه کلمه را که طبق عادت استفاده می کنید و در شما احساسات منفی ایجاد می کند روی کاغذ بیاورید و سعی کنید کلمات مثبتی را بجای آن ها قرار دهید. برای اطمینان به ترتیب زیر آن ها را شرطی کنید:
قدم اول:
تصمیم بگیرید و خود را مقید کنید که از زندگی بیشتر لذت ببرید و رنج های زندگی را کاهش دهید.
توجه نمایید یکی از عواملی که مانع توفیق شما شده است بکار بردن زبان و کلماتی است که عواطف منفی را تقویت می کند.
قدم دوم:
در خود انگیزه ایجاد کنید. فکر کنید چقدر مسخره است که انسان حالات ناخوشایندی را در خود به وجود آورد در حالی که می تواند همیشه خوش بگذراند.
همیشه راه های متعددی برای غلبه بر مشکلات وجود دارد. می توانیم احساسات خود را در قالب‌های گوناگون بریزیم و ابعاد تازه‌ای از زندگی را تجربه کنیم. می توانید از اهرم‌های روانی قوی تر استفاده کنید.
مثلاً بجای اینکه بگویید «مجبورم فلان کار را بکنم» بگویید «آن کار را انجام می‌دهم» بجای اینکه بگویید «عصبانی شدم» بگویید «آزرده شدم، رنجیدم، یا کمی نگران شدم» و به همین ترتیب کلمات را عوض کنید.
البته نمی خواهیم بگوییم که عصبانی شدن و خشم و عواطف منفی کلاً بد هستند؛ اما نباید از عواطف و احساسات منفی به عنوان اولین و دم دست ترین وسیله استفاده کنیم.
در رابطه با دیگران احساس رنج خود را تعدیل کنید. کلمات دگرگون کننده تأثیر فراوانی بر روابط ما و دیگران دارند و می توانند احساسات ما را تخفیف دهند یا تشدید کنند.
در هر نوع رابطه با دیگران، خواه روابط عاشقانه یا مذاکرات بازرگانی، کلمات و قدرت جادویی شان می تواند دقت نظر ما را افزایش دهد.
وقتی از دست کسی عصبانی هستیم بهتر این است که بگوییم «موضوعی مرا کمی نگران کرده است ممکن است به من کمک کنید؟»
این طرز بیان شدت احساسات شما را کم می‌کند و این به نفع شما و طرف مقابل است، زیرا لفظ «کمی نگران» با عصبانیت خیلی فرق دارد.
باید از کلمات و واژگانی استفاده کنیم که حاکی از عدم اعتماد به طرف مقابل نباشد.
ثانیاً قید «کمی» پیام را نرم تر و ملایم تر می کند. با کاهش شدت احساسات می‌توان کاری کرد که باعث ارتباط بهتر و حل راحت تر مسئله شود.
در تربیت کودکان نیز وقتی از رفتار آنان ناراحت یا عصبانی هستیم با همین روش می توانیم رابطه بهتری برقرار کنیم و الگوی رفتاری آن‌ها را تغییر دهیم و خواسته های خود را بیان نماییم.
در ضمن به آن‌ها بفهمانیم که ناراحتی ما از رفتار اوست نه خود او و این رفتارها می تواند عوض شود.
تاثیر کلمات در روابط
درواقع نکته اصلی این است که روحیه خود را در هم بشکنیم. در غیر این صورت چنانچه روحیه نامطلوبی داشته باشیم ممکن است چیزی بگوئیم که بعداً موجب پشیمانی ما شود.
بسیاری از روابط به همین دلیل خراب می شود. در حالت عصبانیت ممکن است چیزی بگوئیم که احساسات دیگران را جریحه دار کند و آن‌ها نیز بخواهند تلافی کنند و یا اینکه رنجیده شوند و دیگر نخواهند ما را ببینند. این است که همیشه باید متوجه قدرت سازنده و یا اثر نابود کننده کلمات باشیم.
اگر در مکالمات خود با اشخاص به نتایج مطلوب نمی رسید، نگاهی دقیق تر به کلماتی که بکار می برید بیندازید و در انتخاب کلمات دقیق تر باشید.
البته منظور این نیست که در انتخاب کلمات حساسیت نشان دهید و نتوانید حرف بزنید. بلکه این است که کلماتی که به شما قدرت می دهند دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای هستند. هدف ما این است که در زندگی کمتر رنج و بیشتر لذت ببریم.
استفاده از کلمات دگرگون کننده قدمی نیرومند به سوی این هدف است. مراقب برچسب هایی که زندگی شما را محدود می کنند باشید و در قبول برچسب‌هایی که دیگران می زنند دقت کنید.
اکنون فرصت دارید بر زبان خود حاکم شوید و کلماتی را که طبق عادت استفاده می‌کنید بررسی کنید و کلمات قدرتمند را انتخاب کنید و شدت احساسات خود را کنترل کنید.
کلمات را بنویسید. خود را مقید سازید. پشتکار داشته باشید و بدانید که تنها با استفاده از همین ابزار ساده و بدون نیاز به وسایل دیگر می توانید به نتیجه مطلوبی برسید.
