باورها چه قدرتی دارند و چگونه می توان بر ضمیر ناخودآگاه مسلط شد؟
باورهای ذهنی ما می تواند به ما قدرت و انرژی بدهد یا اینکه ما را محدود سازد. جایگاه باورهای ما در ضمیر خودآگاه یا ناخودآگاه ماست. قدرتمندترین باورهای ما در ضمیر ناخودآگاه ما قرار دارند. برای تغییر باورها لازم است در 4 گام بر ضمیر ناخودآگاه خود تسلط پیدا کنیم.
نوع باورهای ما با توجه به اینکه مثبت با منفی است بر بهبود عملکرد ما یا برعکس بر تضعیف عملکرد ما اثر مستقیم دارد.
انتخاب هایی که هر روز انجام می دهیم، تصمیماتی که می گیریم، واکنش ما به اتفاقات بیرونی و عملکرد ما ریشه در نوع ذهنیت ما دارد.
ذهنیت ما چه مثبت و چه منفی ناشی از باورهای درونی ماست. باورهای عمیق ذهنی ما در ضمیر ناخودآگاه ما قرار دارند.
حال برای اینکه سریع تر به اهداف و خواسته هایمان برسیم لازم است ضمیر ناخودآگاه و نظام باورهای ما با این اهداف و آرزوهایمان هماهنگی داشته باشد.
اما قبل از بررسی نظام باورها بیایید ببینیم ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه چیست؟
ذهن ، ضمیر خودآگاه ناخودآگاه
زیگموند فروید می گوید:« ذهن انسان چون کوه یخی است که یک هفتم آن در روی آب شناور است.»
طبق نظریه فروید ذهن از 3 لایه مختلف تشکیل یافته است: خودآگاه یا همان بخشی که روی دریا قرار دارد و ما می توانیم آن را ببینیم؛ پیش آگاه (یا نیمه خودآگاه) که درست زیر خط آگاهی است؛ و ناخودآگاه که شامل بخش های عمیق ذهن است؛ درست مثل کوه یخ که بخش عظیمی از آن در عمق دریا قرار دارد.
ضمیر خودآگاه
ضمیر خودآگاه کمتر از 8% مغز را می سازد. کنترل همه اعمالی را که به صورت آگاهانه و در زمان حال انجام می دهیم به عهده ضمیر خودآگاه است.
در واقع ضمیر خودآگاه اطلاعات را با استفاده از حواس پنجگانه جمع آوری و با منطق آنها را تجزیه و تحلیل می کند. مثلا وقتی می خواهیم حاصلضرب 3 در 4 را حساب کنیم ذهن خودآگاه این کار را انجام می دهد.
زمانی که می خواهیم قاشق را برداریم این ذهن خودآگاه ماست که به دست مان فرمان می دهد به سمت قاشق حرکت کند و آن را بالا ببرد. یا وقتی احساس تشنگی می کنیم ما را به نوشیدن آب سوق می دهد.
همینطور افکاری که به ذهن مان خطور می کند در ضمیر خودآگاه ما قرار دارند. وقتی کسی حرفی می زند که برخلاف باورهای ماست ضمیر خودآگاه آن را پردازش می کند. وقتی کسی از ما انتقاد می کند یا سرزنش مان می کند و ما در مقابل آن جبهه می گیریم این کار توسط ضمیر خودآگاه انجام می شود.
عملکرد ضمیر خودآگاه در زمان حال و همینطور منطق محور است. ضمیر خودآگاه درست مثل پیرمردی بالغ و منطقی عمل می کند.
ضمیر نیمه خودآگاه
ذهن نیمه خودآگاه حافظه در دسترس شماست. شما به کارهایی که صبح روز قبل انجام داده اید فکر نمی کنید. ولی به محض اینکه اراده کنید می توانید به یاد آورید که که دیروز چه کارهایی کرده اید.
ضمیر ناخودآگاه
حدود 90% مغز متعلق به ضمیر ناخودآگاه است. این بخش از ذهن مانند بانک حافظه بزرگی است که همه اطلاعات قدیم و جدید را در خود دارد. همه تجربیات و خاطرات گذشته در ضمیر ناخودآگاه قرار دارند.
مسئول همه کارهایی که بدون فکر و آگاهی انجام می دهیم ضمیر ناخودآگاه است.
دستگاه تنفس شما هم اکنون به صورت اتوماتیک و ناخودآگاه کار تنفس و اکسیژن رسانی به بدن را انجام می دهد. اما وقتی این کلمات را می خوانید برای چند لحظه روی تنفس خود متمرکز می شوید و عمل تنفس خودآگاه می شود.
همانطور که ادامه این مطلب را می خوانید دستگاه تنفس شما همچنان به اکسژن رسانی و نفس کشیدن ادامه می دهد. دیگر به نفس هایتان توجهی ندارید. حال عمل تنفس به صورت ناخودآگاه انجام می شود.
وظیفه کنترل احساسات، انگیزه، انتخاب ها و تصمیمات ما بر عهده ضمیر ناخودآگاه می باشد. در حقیقت منبع اولیه رفتار و اعمال انسان ضمیر ناخودآگاه او می باشد.
ناخودآگاه مانند کودکی است که از احساسات، تصاویر، و نمادها بهره می گیرد و برعکس خودآگاه مربوط به زمان گذشته، حال و آینده می باشد.
جلوه های ذهن ناخودآگاه در زندگی
دستور العمل هایی که ضمیر ناخودآگاه صادر می کند گاهی به نفع ماست و گاهی به ضرر ما!
مثلا اگر ایده شروع یک کسب و کار جدید شخصی داشته باشیم و بترسیم این ترس از ضمیر ناخودآگاه ما نشات می گیرد.
درصورتیکه قبل از اجرای این ایده انگیزه بالایی داشته باشیم یا زمانیکه که با عشق و اشتیاق آستین هایمان را بالا می زنیم باز هم این ضمیر ناخودآگاه ماست که این احساسات از آن سرچشمه می گیرد.
ذهن خودآگاه ما می خوابد اما ناخودآگاه ما هرگز نمی خوابد حتی وقتی به خواب می رویم ضمیر ناخودآگاه ما به کار خود ادامه می دهد.
تلاش و پشتکار و موفقیت
میزان تلاش تضمین کننده موفقیت نیست! اگر اینطور بود کارگران زحمتکش ما ثروتمندترین مردم دنیا بودند. البته تلاش لازم است؛ اما کافی نیست. آنچه باعث می شود تلاش های کوچک و بزرگ ما را به نتیجه دلخواه برسد ذهنیتی است که در پشت تلاش های ما نهفته است. ذهن ما باید با ما همراه و با اهداف مان همراستا باشد.
نظام باورها
باورهای ما، کوچک و بزرگ، از کودکی تا همین الان مثل خشت های قلعه ای هستند که روی هم قرار گرفته و بالا می روند. اگر خشت ها کج قرار بگیرند قلعه باورهای ما هم تا ثریا کج بالا می رود.
جایی که باورهای مثبت غالب باشد دست به خاک بزنیم طلا می شود. حتی از صفر هم شروع کرده باشیم میلیاردر می شویم. اما اگر باورهای ما منفی باشد با سرمایه چندین میلیاردی هم کار را شروع کنیم در نهایت شکست می خوریم.
قدرت باور و ایمان
ایمان و عمل کلیدی ترین راز موفقیت است.
برای رسیدن به نتیجه باید با قلبی مملو از ایمان دست به عمل زد.
کسی که اهداف بلند مدت و کوتاه مدت برای خودش مشخص کرده است باید از جایی شروع کند. دست به اقدام و عمل بزند. حال اگر مجموعه اقداماتی که انجام می دهدبا عصاره ایمان آمیخته شود معجزه اتفاق می افتد.
هرچه ایمان و باورهای قوی داشته باشیم اقدامات ما هوشمندانه تر و مقاومت های ذهنی کمتر می شود. انگیزه بیشتری برای اقدام و استمرار آن در ما ایجاد می شود.
فرد مثبت اندیش تمایل دارد از موقعیت های مختلف زندگی درس بگیرد. حتی شکست ها به منزله درسی برای او هستند که کمک می کنند اقدامات بعدی موثرتر و کارآمدتر باشد.
اقدامات درست و کارآمد باعث افزایش اعتماد به نفس فرد و ایجاد انگیزه و جسارت بیشتر می شود.
کسی که باورهای عمیق و قدرتمندی دارد امیدواری او به رسیدن به اهداف و خواسته هایش فزونی می یابد. روشن شدن چراغ امید در قلب انسان به او جرات بیشتری برای اقدام و عمل می دهد.
4 گام کاربردی برای تغییر باورها
مرحله اول: شناسایی باورهای منفی
اولین گام برای تغییر باورها اینست که باورهای منفی و محدودکننده را شناسایی کنیم. برای اینکار می توانید دفتر باورسازی تهیه کنید.در صفحه سمت راست باورهای منفی تان را بنویسید. و در صفحه مقابل باورهایی را بنویسید که خلاف باورهای منفی تان هستند.
در هر حوزه از زندگی تان که می خواهید به موفقیت های چشمگیر برسید باورهای منفی تان را شناسایی نمایید و آنها را با باورهای مثبت جایگزین نمایید. اینگونه می توانید لیستی از باورهای مثبت و قدرت بخش را تهیه نمایید.
مرحله دوم: تکرار عبارات تاکیدی
دومین مرحله تغییر باور استفاده از عبارت های تاکیدی و تکرار آنهاست. تکرار عبارات تاکیدی مثبت باعث می شود این باورها در لایه های عمیق ذهن و در ضمیر ناخودآگاه شما وارد شوند.
لیست باورهای مثبت را مرور کنید. این عبارات تاکیدی ابتدا در ضمیر خودآگاه شما می نشینند. اما تکرار دوباره و چندباره آنها باعث می شود در ناخودآگاه تان ضبط و ثبت شوند.
نکته کلیدی در مورد عبارات تاکیدی داشتن احساس خوب، مثبت و قوی است.
هرچه موقع تکرار آنها احساس تان بیشتر درگیر شود باورپذیری زیادتر و نفوذ آنها در لایه های زیرین مغز بیشتر می شود.
مرحله سوم: توجه و تمرکز بر نشانه ها
حتما تا بحال شده که بخواهید چیزی بخرید و از جایی که فکرش را نمی کنید ایده ای مرتبط با آن به ذهن شما می رسد. یا اینکه کسی اطلاعاتی بیشتر در مورد آن به شما می دهد.
ممکن است دوستی نکته ای در مورد چیزی که قصد خریدش را دارید به شما بگوید. اینها همان نشانه ها هستند.
وجود نشانه ها مثل نوری است در تاریکی که بر قلب شما می تابد. امیدتان را به رسیدن بیشتر می کند و باورهایتان را محکمتر می سازد.
3 نوع توجه و تمرکز
از بهترین ابزار تغییر باورها کنترل توجه و تمرکز است. شما میتوانید با تغییر کانون توجه خود ذهن تان را به مسیری هدایت کنید که می خواهید. افزایش توجه و تمرکز باور آن را بیشتر می کند.
نوع اول: توجه بر تجربیات قبلی
مرور خاطرات خوب گذشته، شکرگزاری داشته های کنونی و تجسم رویاهای آینده سه روش توجه و تمرکز است که باعث تقویت باورهای ما می شود.
نوع دوم: شکرگزاری داشته های فعلی
سعی کنید اتفاقات خوبی که در گذشته تجربه کردید به یاد بیاورید. یادآوری این تجربیات هرچند کوچک، حس شما را بهتر می کند و نشانه ها را تقویت می کند.
نوع سوم: شکرگزاری قبل از دریافت در آینده
به اهداف و خواسته هایتان فکر کنید. تصور کنید که به آنها دست یافته اید. آنها را حس کنید. برای داشتن آنها شکرگزاری کنید. شکرگزاری نوعی توجه و تمرکز و قوی ترین ابزار جذب خواسته و هدف است.
قوی ترین نوع شکرگزاری اینست که قبل از رسیدن خواسته هایتان را ببینید و برای آنها شکرگزاری کنید.
مرحله چهارم: تصویرسازی
تجسم خواسته، فکر کردن به آن و جزئیات مربوط به لحظه رسیدن به هدف از دیگر روش های تغییر باورهاست. هرچه بتوانید تصویر بزرگتر، روشن تر و واضح تری از هدف را در ذهن تان ایجاد کنید می توانید باورهای تان را بیشتر تقویت کنید.
قدرت تجسم و تصویر سازی از راه های مهم تقویت ضمیر ناخودآگاه است. آنکه ایمان قوی دارد و امیدوار است می تواند تصویرهای روشنی در ذهن خویش در مورد اهداف خود ایجاد کند.
لیستی از داشته های فعلی تان را تهیه کنید. از چشمتان که می توانید ببینید تا قالی که زیرتان پهن کرده اید تا لامپی که باعث روشن شدن فضای اتاق تان می شود. برای داشتن همه اینها از خداوند شکرگزاری کنید.
در مورد خواسته ها و اهداف تان بنویسید، صحبت کنید، آنها را ولو در دست دیگران باشد ببینید، لمس کنید و احساس کنید. تجسم رویاها و آرزوها باور رسیدن به آنها را در ذهن و ضمیر ناخودآگاه تان قدرتمندتر می سازد.
استفاده از این روش ها به تغییر نظام باورهای شما و شکل گیری سازمان جدید باورهای ذهنی و تسلط بر ضمیر ناخودآگاه تان منجر می شود.
هم اکنون شروع کنید ضمیر ناخودآگاه تان را در جهت رسیدن به اهداف و رویاهای قلبی تان برنامه ریزی کنید.
اشتراک ها: قدرت افکار و اندیشه ها - دهکده جهانی موفقیت ایرانیان